دین زیبا
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

 

برای خواندن به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب ...
جمعه 8 آبان 1394برچسب:, :: 13:21 :: نويسنده : سجّاد شُکری

در اسلام دو حرف است که جایی ندارد!
یک
“به من چه”
دو “به تو چه”
آیت الله جوادی آملی

عبدالباسط از قاریان معروف قرآن، و استاد قاریان (متوفای سال 1367 ش، دهم آذر) از اهالی مصر بود، که در 61 سالگی از دنیا رفت. همه ما از صوت دلنشین او به ویژه تلاوت آیه:

«لو اَنزلنا هذا القُرآن علی جَبَلٍ لَرَأیتَهُ خاشِعاً...؛» (حشر، آیه 59)

توسط او اگاهی داریم که این آیات را در آن هنگام که به دعوت شیعیان (در سال 1330 ش) به کاظمین رفته بود، در صحن و سرای امام کاظم (ع) و امام جواد (ع) تلاوت کرد.

 

پسر عبدالباسط پس از فوت پدر، چند بار پدر را در عالم خواب دید، که از رؤیاهای صادقه است. عبدالباسط خطاب به پسر گفت:

نگران من نباش، قرآن مرا از رفتن به جهنم حفظ کرد. ولی برای عبور از پل صراط تا به بهشت برسم، مرا در آستانه پل صراط متوقف کرده اند و می گویند نیاز به ولایت امیرمؤمنان علی (ع) دارد ، از تو پسرم می خواهم که به نجف اشرف سفر کنی، به محضر مراجع و علما برو، از آن ها بخواه که تذکره عبور از پل صراط از مولی علی (ع) برایم بگیرند، که همان تذکره ولایت است.»

 

پسر عبدالباسط به این دستور عمل کرده، و به نجف اشرف مسافرت نموده و به زیارت مرقد منور امام علی (ع) ره سپار می گردد و پس از توسل، به محضر مراجع وقت رفته و ماجرای خوابش را تعریف نموده و از آن ها می خواهد تا این تذکره را از امیرمؤمنان علی (ع) بگیرند، و به قولی همین پسر عبدالباسط در پی خوابی که می بیند در زمره ی محبیت اهل البیت قرار گرفته و شیعه می شود.

 

منابع:

1- محمدی اشتهاردی، محمد. سیری در سیرت پیشوایان، قم: موعود اسلام، 1384.

2- روزنامه کیهان، مورخه 11/10/1379، ص6؛ به نقل از خطیب معروف قم سید عادل علوی

.

.

.

برای خواندن به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب ...

.

.

.

برای خواندن به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب ...

.

.

.

برای خواندن به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب ...

.

.

.

برای خواندن به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 12 دی 1392برچسب:زندگینامه شیخ رجب علی خیاط , بزرگان, :: 1:28 :: نويسنده : سجّاد شُکری

.

.

.

برای خواندن به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 12 دی 1392برچسب:حضرت علی اکبر (ع) , اولین شهید کربلا, :: 1:25 :: نويسنده : سجّاد شُکری

.

.

.

برای خواندن به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب ...
سه شنبه 10 دی 1392برچسب:زندگينامه امام جواد (ع) , امام جواد(ع), :: 14:41 :: نويسنده : سجّاد شُکری

امام حسین(ع): ای مردم شما را به تقوای الهی سفارش میکنم و از (گناه کردن) در ایامش بر حذر دارم...در مدت عمر بهسلامت و تندرستی جسم پیشی گیرید... و از کسانی مباشید که بر گناه بندگان بیم دارند و خود از عقوبت گناه خویش اسوده خاطرند.

امام حسین(ع): شکر تو بر نعمت گذشته، زمینه ساز نعمت اینده است.

امام حسین(ع): با گذشت ترین مردم کسی است که در اوج قدرت گذشت کند.

امام حسین(ع): ای مردم شما را به تقوای الهی سفارش میکنم و از (گناه کردن) در ایامش بر حذر دارم...در مدت عمر بهسلامت و تندرستی جسم پیشی گیرید... و از کسانی مباشید که بر گناه بندگان بیم دارند و خود از عقوبت گناه خویش اسوده خاطرند.

امام حسین(ع):کسی که لباس مسخره بپوشد در روز قیامت خداوند از او روی بر میگرداند.

امام حسین(ع): هرکه خداوند را آن گونه که سزاوار اوست بندگی کند خداوند بیش از ارزوها و کفایتش به عطا می کند .

امام حسین(ع):چیزی را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد

امام حسین(ع): عاجز ترین مردم کسی است که نتواند دعا کند.

امام حسین(ع): شکر تو بر نعمت گذشته، زمینه ساز نعمت اینده است.

امام حسین(ع): ای مردم شما را به تقوای الهی سفارش میکنم و از (گناه کردن) در ایامش بر حذر دارم...در مدت عمر بهسلامت و تندرستی جسم پیشی گیرید... و از کسانی مباشید که بر گناه بندگان بیم دارند و خود از عقوبت گناه خویش اسوده خاطرند.

امام حسین(ع): هرکه خداوند را آن گونه که سزاوار اوست بندگی کند خداوند بیش از ارزوها و کفایتش به عطا می کند .

امام حسین(ع): کسی در دنیا در امان نیست, مگر کسی که در دنیا ترس از خدا در دل داشته باشد.

امام حسین(ع): با گذشت ترین مردم کسی است که در اوج قدرت گذشت کند.

تا ابد معتکف کوی حسینیم ......
بسته دل بر خم ابروی حسینیم .......
در پی جلوه ی دنیا دل ما نرود .....
عاشق طلعت دل جوی حسینیم .....
گل رخان را به حریم دل ما را هی نیست ....
ما خریدار گل روی حسینیم .....
بر لب خسته ی ما زمزمه ای جز نامش نیست ....
شکر لله که ثناگوی حسینیم......
از ازل گریه کن نائبت الزهرائیم ....
تا ابد سینه زن کوی حسینیم ....

جنگ ایران و عراق

 

جنگ عراق با ایران که در ایران با نام‌های «دفاع مقدس»، «جنگ تحمیلی»، و «جنگ هشت‌ساله»، و نزد اعراب با نام‌های «قادسیه صدام» و «جنگ اول خلیج» (به عربی: قادسیّة صدّام، حرب الخلیج الأولی) شناخته می‌شود،طولانی‌ترین نبرد کلاسیک در قرن بیستم و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود.

در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهریور ۱۳۵۹) درگیری‌های پراکنده مرزی دو کشور با یورش همزمان نیروی هوایی عراق به ده فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور در تمام مرزها به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد. پیش از آغاز جنگ روابط دو کشور به شدت تیره شده بود که خصومت شخصی صدام حسین و روح‌الله خمینی رهبران دو کشور و مهمتر از آن جاه‌طلبی‌های سیاسی، و اختلافات مرزی و ایدئولوژیکی دو کشور دلایل اصلی آن بودند. این جنگ در نهایت پس از حدود ۸ سال در مرداد ۱۳۶۷ با قبول آتش‌بس از سوی دو طرف و پس از به جا گذاشتن یک میلیون نفر تلفات و ۱۱۹۰ میلیارد دلار خسارات به دو کشور خاتمه یافت.[۲]

مبادلهٔ اسیران جنگی بین دو کشور از سال ۱۳۶۹ آغاز شد. ایران آخرین گروه از اسرای جنگی عراقی را در سال ۱۳۸۱ به عراق تحویل داد.[۳]

در این جنگ ارتش عراق به طور گسترده از جنگ‌افزارهای شیمیایی علیه کردهای عراقی و مردم و نظامیان ایران استفاده کرد. ولی ادعای استفاده ایران از سلاح‌های شیمیایی ثابت نشده‌است. همچنین دو طرف در مقاطعی اقدام به بمباران و موشک‌باران شهرها و اهداف غیرنظامی نمودند که در این مورد نیز عراق همواره پیش‌قدم بود. درگیری‌ها برای مدتی در اواخر جنگ به خلیج فارس کشیده شد و طی آن تعداد زیادی سکوی نفتی و کشتی‌های تجاری و نفت‌کش با پرچم کشورهای گوناگون آسیب دیدند.

ایالات متحده آمریکا در اواخر جنگ به شکل مستقیم وارد درگیری با ایران شد. از سوی دیگر کشورهای سوریه، کره شمالی و لیبی نیز از ایران حمایت تسلیحاتی و تکنولوژیکی کردند.

از بعد نظامی عراق با استفاده از عنصر غافلگیری در ابتدای جنگ موفق شد بخش‌هایی از خاک ایران از جمله شهر خرمشهر را اشغال نماید. ایران در سال‌های دوم و سوم جنگ موفق شد بیشتر مناطق اشغالی از جمله خرمشهر را آزاد نموده و در سال چهارم و پنجم جنگ نقاط مهمی همچون شبه جزیره فاو در جنوب و نیز ارتفاعات مشرف به سلیمانیه در شرق کشور عراق را تصرف کند.

شوروی یکی از دو ابرقدرت آن دوران از سال ۱۹۸۰ تامین نظامی هر دو کشور را متوقف کرده بود اما از سال ۱۹۸۲ به منبع اصلی عراق برای خرید سلاح‌های پیشرفته تبدیل شد. آمریکا نیز در سال ۱۹۸۵ در جریان مذاکراتی پنهانی اقدام به فروش سلاح به ایران کرد. ایران که از سال ۱۹۸۴ جنگ را به داخل خاک عراق کشانده بود، در فوریه ۱۹۸۶ موفق به تصرف فاو یکی از مهمترین بنادر صدور نفت عراق شد. در ۸ ژانویه ۱۹۸۷ ایران عملیات عظیمی به نام کربلای ۵ را برای تصرف بصره دومین شهر بزرگ عراق را به انجام رساند که در جریان آن ۶۵ هزار سرباز ایرانی و ۲۰ هزار عراق کشته شدند. ایران در ۲۶ فوریه این عملیات را متوقف کرد و در شرایطی که بن‌بست نظامی در جبهه جنوبی جنگ کامل شده بود جنگ نفتکش‌ها با حملات دو طرف به سوی کشتی‌های غیرنظامی در خلیج فارس به اوج خود رسید. کشتی‌های کویتی یکی از اهداف مورد علاقه ایرانی‌ها بودند. حملات نیروهای ایران به نفتکش‌های شوروی و آمریکا که در خدمت دولت کویت بودند و حمله غافلگیرانه یک جنگنده عراقی به ناو جنگی آمریکایی که به غرق شدن ناو یواس‌اس استارک و مرگ ۳۷ سرباز آمریکایی انجامید، کشتیرانی بین‌المللی را در معرض خطر قرار داده و زمینه مداخله بیشتر هر دو ابرقدرت را فراهم کرد و هر دو از قطعنامه‌های شورای امنیت که از دو طرف درخواست آتش‌بس داشت، حمایت می‌کردند.[۴]

شورای امنیت سازمان ملل متحد در کل ۸ قطعنامه در این خصوص صادر نمود که همگی به جز قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران رد شد. دو کشور در طول جنگ آسیب‌های فراوان اقتصادی را متحمل شدند و بیش از یک میلیون نفر در این جنگ کشته یا مجروح شدند.

زمینه‌ها و دلایل آغاز جنگ

هم‌چنین ببینید: معاهده ۱۹۷۵ الجزایر، اشغال سفارت ایران در لندن, و قطعنامه ۳۴۸ شورای امنیت

از زمان به قدرت رسیدن حزب بعث در عراق در سال ۱۹۶۸ میلادی، عراقی‌ها رویای رهبری جهان عرب را در سر می‌پروراندند. از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۰ درآمدهای نفتی عراق افزایش یافت.[۵] این موضوع به عراق کمک می‌کرد تا خلاء ناشی از مرگ جمال عبدالناصر در صدر رهبری اعراب را پر کنند. زیرا مصر پس از پیمان کمپ دیوید نفوذ خود در میان اعراب را از دست داده بود.[۶]

در جریان اعمال حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی عراق روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کرد و از اتحادیه عرب خواست تا آنان نیز چنین کنند. درخواستی که از سوی اتحادیه عرب رد شد. عراق همچنین اعتراض رسمی‌ای به سازمان ملل نوشت که توسط این سازمان نادیده گرفته شد. عراقی‌ها که از همه جا سرخورده شدند، دست به اخراج ۷۰۰۰۰ ایرانی ساکن عراق زدند. در سال ۱۹۷۴ تنش در روابط دو کشور به اوج خود رسید و درگیری‌های نظامی مرزی پراکنده کم‌کم به جنگی تمام عیار تبدیل شد. تنش به قدری بالا گرفت که کورت والدهایم دبیرکل سازمان ملل متحد ناچار به مداخله و اعزام نماینده ویژه به مرزهای دو کشور شد. نتیجه گزارش این نماینده منجر به صدور قطعنامه ۳۴۸ شورای امنیت شد که در آن طرفین ملزم به حل اختلاف مرزی میان خود شدند.[۷]

محمد رضا پهلوی و صدام حسین با میانجیگری هواری بومدین، معاهده الجزایر را امضا کردند.

در جریان پیمان‌نامه ۱۹۷۵ الجزایر ایران به‌طور ضمنی پذیرفت که در ازای رفع اختلافات مرزی آبی در اروند رود بر اساس خط تالوگ، دست از حمایت از کردهای عراق بردارد. این نقش را بعدها اسرائیل به تنهایی در برابر کردها برعهده گرفت.[۸] بنابراین عراق که در طول سال‌های بعد سیاست‌های ضدغرب و ضدصهیونیستی را تبلیغ می‌کرد،[۹] در سال ۱۹۸۰ و پس از سقوط شاه، سیاست ایرانی ستیزی را در دستور کار عراقی‌ها قرار داد. صدام متوجه خلاء ناشی از سقوط شاه ایران به عنوان ژاندارم خلیج فارس شده بود و تلاش داشت تا نقشی که پیش از آن محمدرضا پهلوی ایفا می‌کرد را برعهده گیرد.[۱۰] او برای این‌کار نیاز به مرز آبی کافی و تسلط بر خلیج فارس داشت.[۱۱][۱۲] عراق از زمان عبدالکریم قاسم، خوزستان را بخشی از عراق می‌دانست که توسط حکومت عثمانی به ایران تقدیم شده بود و به همین دلیل از تجزیه طلبان خوزستان حمایت می‌کرد. حمایتی که با قرارداد الجزایر برای مدتی متوقف شده بود. ولی تحرکات تحریک آمیزی چون نمایش نقشه منطقه که در آن خوزستان «عربستان» نامیده شده و بخشی از خاک عراق بود از تلویزیون بصره ادامه داشت.[۱۳] به گفته جیمز بیل، دلیل اصلی شروع جنگ و مناقشات سیاسی قبل از آن را به طور کلی می‌توان در «تسلط یافتن بر خلیج فارس» دانست. تحقق این هدف برای مصر و عربستان سعودی و سایر شیخ نشینهای منطقه چندان ناخوشایند نبود.[۱۴] سفیر عراق در لبنان در ۱۲ آبان ۱۳۵۸ در مصاحبه با روزنامه النهار بیروت گفت:[۱۵]

عراق خواهان تجدیدنظر در پیمان‌نامه ۱۹۷۵ الجزایر بود که بر اساس آن خط تالوگ اروندرود، مرز رسمی میان ایران و عراق است

بهبود شرایط با ایران منوط به تحقق ۳ شرط اصلی است: ۱-تجدیدنظر در پیمان نامه۱۹۷۵ الجزایر درباره اروند رود ۲-اعطای خودمختاری به عشایر کرد و بلوچ و عرب ۳-خروج نیروهای نظامی ایران از جزایر سه گانه ایرانی مورد مناقشه و سراسر خلیج فارس

صدام حسین مدعی بود که نظام بعثی از همان ابتدای انعقاد قرارداد مرزی ۱۹۷۵ در زمان شاه، خود را مغبون می‌دیده.[۱۶] به نظر می‌رسد که باور عمومی در میان مقامات عراق این بود که پس از انقلاب، ایران دچار ضعف شده و برای عراق فرصت مناسبی فراهم آورده تا توازن قبلی قوا در خلیج فارس را با یک حمله نظامی برهم زده و همزمان راه‌حل جدیدی برای مشکلات عراق با شیعیان جنوب و کردهای شمال این کشور جلوی پای آنان بگذارد.[۱۷] از سوی دیگر تنها دو ماه پیش از آغاز جنگ، صدام حسین و زیبیگنیو برژینسکی در عمان با یکدیگر دیدار کردند. باور بنی صدر این بود که برژینسکی در این ملاقات به صدام اطمینان داده که ایالات متحده مخالفتی با الحاق خوزستان به عراق ندارد.[۱۸]

پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷، عراق برخی ناآرامی‌های سیاسی را زیر سر سید محمد باقر صدر و با حمایت و تشویق ایران می‌دانست. صدام حسین، از وجود یک همسایه انقلابی شیعه در مرزهای شرقی خود احساس خوبی نداشت.[۱۹] رهبران ایران نیز رسماً اعلام می‌کردند که به سیاست صدور انقلاب ایران به سایر کشورها می‌اندیشیدند.[۲۰] روح‌الله خمینی معتقد به صدور انقلاب اسلامی به دیگر ملل بود و در نخستین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی (۲۲ بهمن ۱۳۵۸) اظهار داشت:[۲۱]

ما انقلابمان را به تمام جهان صادر می‌کنیم

عراق مدعی بود که وارد یک جنگ دفاعی شده و از حق مشروع خود برای دفاع از حاکمیت و تمامیت ارضی و بازپس‌گیری اراضی خود با توسل به زور استفاده می‌کند. آن‌ها معتقد بودند که حکومت ایران تمام راه‌های حل مسالمت‌آمیز اختلافات دو کشور را مسدود کرده‌است. پیش از آغاز یورش بارها ایران را به اقدامات تجاوزگرانه نسبت به عراق و دخالت در امور داخلی خود از جمله حمایت از حزب غیرقانونی الدعوه می‌کردند. رهبران ایران هم در بخش عربی رادیو دولتی این کشور به بدگویی شدید از حکومت بعث عراق پرداخته و آن را یک حکومت ضد اسلامی و دست‌نشانده قدرت‌های امپریالیستی معرفی می‌کردند. حکومت عراق نیز متهم می‌شد که به اقدامات تجاوزگرانه از جمله حمایت علنی از شورشیان جدایی‌خواه در خوزستان و قول کمک به آن‌ها برای آزادی «عربستان»، نامی که حکومت عراق بر این استان نهاده بود، می‌پردازد و دریادار احمد مدنی استاندار وقت خوزستان گفته بود که عراق برای شورشیان سلاح ارسال می‌کند. در چندین مورد حتی نیروهای عراق حملاتی را به شهرهای مرزی ایران ترتیب دادند که یکی از آن‌ها بورش به شهری در کردستان ایران در ژوئن ۱۹۷۹ و دیگری به شهر صالح‌آباد در جنوب بود که چندین کشته به جا گذاشت. در نیمه اول سال ۱۹۸۰ (زمستان ۵۸ و بهار ۵۹) چندین درگیری مرزی دیگر هم بین دو کشور رخ داد.[۲۲]

اختلافات مرزی

مهمترین اختلاف مرزی دو کشور یک اختلاف کهنه بر سر وضعیت شط العرب بود. قسمت انتهایی شط العرب یا اروند رود مرز دو کشور را تشکیل می‌دهد. دولت عراق معتقد بود که مرز دو کشور بایستی بر اساس مفاد قرارداد قسطنطنیه ۱۹۱۳ تعیین شود اما ایران مرز دو کشور را خط تالوگ یعنی عمیق‌ترین قسمت رودخانه می‌دانست. دو کشور یک بار در سال ۱۹۳۴ اختلاف خود را به جامعه ملل ارجاع دادند اما توافقی حاصل نشد. در سال ۱۹۳۷ نخستین معاهده مرزی دو کشور به امضا رسید. بر اساس این قرارداد مرز دو کشور در امتداد ساحل شرقی رودخانه بود اما یک قسمت لنگرگاهی چهار مایلی در کنار آبادان به ایران اختصاص داده شده و در این قسمت خط تالوگ مرز دو کشور را مشخص می‌کرد. عراق معتقد بود ایران از شرایط داخلی سیاسی نابسامان این کشور در آن زمان برای بهبود وضعیت خود در مذاکرات سود جسته است. ایران هم از این قرارداد ناراضی بود و در دهه ۱۹۶۰ آن را فسخ کرده و خواستار مذاکرات برای تعیین خط مرزی جدید شد و همزمان با حمایت از شورشیان کرد در شمال عراق این کشور را تحت فشار گذاشت. نهایتا در سال ۱۹۷۵ در قرارداد الجزایر عراق خواسته‌های ایران در زمینه شط العرب را پذیرفت و خط تالوگ برای نخستین بار مرز رسمی دو کشور در این رودخانه شد و ایران هم در ازای آن تعهد کرد که به حمایت از شورشیان کرد پایان دهد. اما پنج سال بعد و پنج روز پیش از آغاز جنگ صدام حسین این قرارداد را فسخ کرده و مدعی شد این پیمان به دلیل عدم رعایت مفاد آن از سوی ایران اعتبار خود را از دست داده است.[۲۳]

در زمان بیماری فقیه راحل آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی (استاد الفقها) خبری منتشر شد که ایشان را به شدت ناراحت کرد. خبر این بود که فلان آقا (که بعدا آیت الله العظمی تبریزی اعلام کردند او گمراه و مضل است) زیارت بارگاه مقدس حضرت رقیه سلام الله علیها را زیر سوال برده و میگوید: رقیه طفلی بیش نیست و فضیلت خاصی در زیارت قبر او وجود ندارد!!!

بعد از اینکه مرحوم آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی این کلام باطل را شنیدند ، با اینکه در بستر بیماری بودند و تقریبا دوران نقاهت را میگذراندند ، چنین تصمیم گرفتند که به زیارت حضرت رقیه سلام الله علیها در دمشق بروند و با برپایی مراسم عزاداری و همچنین انجام مصاحبه از شخصیت والای دختر امام حسین علیه السلام تجلیل به عمل بیاورند تا همگان متوجه مقام شامخ حضرت رقیه خاتون شوند.

آری آن مرجع عالیقدر با وجودی که دچار ضعف شدید جسمانی بودند خود را به بارگاه مقدس حضرت رقیه علیها السلام رساندند و در آن جا پیرامون شخصیت باعظمت این بانوی سه ساله سخنرانی مفصلی انجام دادند.

این زیارت که توسط استاد الفقها انجام شد ردی بر ادعای پوچ آن شخص گمراه بود و تاثیر فراوانی بر جای گذاشت چنانچه محبین اهل البیت علیهم السلام با اشتایق بیشتری به پابوسی آن بانو شتافتند و به سخنان باطل منحرفین از مسیر ولاء توجه نکردند...

 

 

انصافا چه کسی هم رتبه این مرجع راحل ، می تواند ادعا کند میرزا جواد تبریزی (ره) در این باره اشتباه  کرده است و العیاذبالله منکر وجود حضرت رقیه سلام الله علیها و یا فضایل او شود؟!!

شیخ جعفر بن حسین بن علی شوشتری ( تولد :۱۲۳۰ هجری قمری) یکی از علمای مشهور شیعه از شهرستان شوشتر بود. او در سال ۱۲۳۰ قمری در شهرستان شوشتر متولد شد. پدر او مدتی در شهر کاظمین عراق سکونت داشت و او نیز مدتی به همراه پدر در این شهر ساکن بود. شیخ جعفر در اوایل هم مباحثهٔ علامه شیخ محمدآل یاسین بود، که در محضر شیخ عبدالنبی کاظمی و شیخ اسماعیل بن اسدالله کاظمی شاگردی نمود. او در ایام طاعون به شوشتر مراجعت کرد و پس از چندی به کربلا بازگشت و مدتی از محضر شیخ محمدحسین اصفهانی، صاحب «فصول» و شریف‌العلماء استفاده کرد. سپس برای تحصیل علم به همراه پدرش به نجف رفت و این در زمانی بود که شیخ انصاری در رأس حوزه علمیه نجف بود. در سال ۱۲۵۵ به شوشتر بازگشت. رساله علمیه منهج الرشاد را نوشت و حسینیه‌ای در شوشتر بنا کرد، مجدداً در سال ۱۲۹۱ قمری با اهل و عیالش به کربلا بازگشت و در سال ۱۳۰۲ یک سفر تاریخی به ایران داشت که از مسیر نجف، کربلا، بغداد به قصد زیارت علی بن موسی الرضا حرکت کرد و در حالی که سیزده روز از ماه رمضان باقی‌مانده بود به شهر ری در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم وارد شد، پس از ورود به آنجا عده‌ای از علمای بزرگ تهران و امنای شاه وقت (ناصرالدین شاه قاجار) و سایر طبقات مردم به دیدار ایشان رفتند و درخواست کردند که به تهران بیایند، ایشان هم قبول کردند به تهران آمدند و در تهران در مسجد مروی به اقامه نماز جماعت و وعظ و ارشاد پرداختند.

شیخ جعفر یک خطیب توانا با بیانی رسا و بلیغ بود. موعظه‌ها و سخنان او آنچنان به او شهرت داده بود که فقاهت او را تحت‌الشعاع قرار داده بود. پس از مدتی چون مسجد مروی گنجایش جمعیت زیاد را نداشت ایشان به پیشنهاد شاه، به مسجد سپهسالار اقامه نماز و خطابه می‌کردند، به گفته یکی از شاگردان او، چهل هزار نفر در این جماعت شرکت می‌کردند. او در اوایل ماه شوال همان سال به طرف خراسان رفت در آنجا مریض شد، با این حال در نماز جماعت شرکت می‌کرد و مردم را موعظه می‌نمود، اثر موعظه‌های او به نحوی بود که علما و مجتهدین و مستمعین معمولاً مانند مجلس روضه، گریه و ناله می‌کردند. اقامت او در خراسان یک ماه هم کمتر شد، دوباره به تهران برگشت. از همان دهه اول و چند روز از دهه دوم محرم آن سال در تهران منبر رفت. در این ایام صدر اعظم و بسیاری از مردم به دیدار او رفتند. روزی هم ناصرالدین شاه به دیدار او رفت و به او پیشنهاد کرد که در تهران بمانند اما شیخ گفت که دوست دارم این مشت استخوان در جوار حضرت ابوتراب، به تیره تراب سپرده شود. سه فرزند پسر ایشان بنام‌های ابراهیم، اسماعیل و محمدعلی بودند.

در مورد او می‌نویسد: «مرحوم حاج شیخ جعفر شوشتری رحمه الله فرزند حسین شوشتری، از بزرگان علما و اجلاّ ء فقها و مشاهیر دانشمندان و از فراخوانان به سوی خدا ودعاة الی اللّه در عصر خود بوده‌است.»

آیت الله بهجت (ره):

از ما، عمل چندانی نخواسته اند!

مهم تر از عمل کردن، "عمل نکردن" است!

تقوا یعنی "عمل گناه را مرتکب نشدن!

همه میپرسند چه کار کنیم؟

من میگویم: بگویید چه کار نکنیم؟

و پاسخ اینست:

گــــــــنــــــــــــاه نــــکــنــیــد.

شاه کلید اصلی رابطه با خدا " گــنــاه نــکــردن " است.

مرحوم آیت الله بهجت(ره) یکی عارفان بزرگ زمان بودند.

روزی به ایشان گفتند : کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید .

فرمودند:

لازم نیست یک کتاب باشد یک کلمه کافیست که بدانی : "خدا می بیند" .

سه شنبه 10 دی 1392برچسب:بهجت , جمله زیبا درباره آیت الله بهجت, :: 9:13 :: نويسنده : سجّاد شُکری

اگر انسان بخواهد ديگري را تاديب كند
ابتدا بايد خودش را ادب كند، آن هم نسبت به جميع ابعاد وجودي اش مانند عقل و قلب و
نفس و اعضا و جوارح.

 

آيت الله آقا مجتبي تهراني درباره اينكه زشتي و زيبايي در تاديب بايد از كجا باشد ادماه مي دهند:

اگر كسي در ابتدا خود را مودب به آداب الهي كند آنجا است كه مي تواند ديگران را مودب ساخته و بلكه روش رفتاري و گفتاري او در تاديبش نسبت به ديگران موثز خواهد بود!

حضرت علي عليه السلام فرمودند:«مَنْ تَاَدَّبَ بِآدابِ الله » اين ادب هر ادبي نيست! كسي كه خود را مودب به آداب الهي نمايد،يعني آنچه خدا ميخواهد را در جميع ابعاد وجودي اش پياده ساز، آن گاه خداوند «اَدّاهُ اِلَي الْفَلَاحِ الدَّائِمِ » او را به سوي رستگاري هميشگي خواد برد.

يك سنخ امور از ديدگاه سنّت هاي بشري اعمال خوب محسوب مي شود. گفتاري باشد يا رفتاري،فرق نمي كند!

يك سنخ اعمال نيز از نظر سنت هاي بشري، زشت محسوب مي شود. آنچه ما در روايات داريم زشتي و زيبايي از ديدگاه الهي است؛ زشتي و زيبايي در گفتار و رفتار.

چون ادب يك نوع اخلاق و روش است. چه بخواهم خودم روش بگيرم، چه بخواهم روش بدهم! در اين روش گرفتن و روش دادن از چه ديدگاهي بايد زشتي و زيبايي را مطرح كنم؟

در جواب بايد گفت: اين روش بايد روش الهي باشد. روش الهي يعني چه؟ يعني آنچه از نظر الهي زشت و زيبا است.

قیمت تو به اندازه خواست توست،اگر خدا را بخواهی،قیمت تو بی نهایت است و اگر دنیا را بخواهی،قیمت تو همان است که خواسته ای رجبعلی خیاط

 

دین حق همین است که بالای منبرها گفته می شود،ولی دو چیز کم دارد:یکی اخلاص و دیگری،دوستی خدای متعال رجبعلی خیاط

 

هی نگو دلم اینطور می خواهد،ببین خدا چه می خواهد. رجبعلی خیاط

 

خدا همه عالم را برای شما و شما را برای خودش آفریده است.ببینید که چه مقام و منزلتی برای شما آفریده است. رجبعلی خیاط

 

قاشق برای خوردن غذل خوب است و فنجان برای چای نوشیدن و...انسان هم تنها برای آدم شدن خوب است. رجبعلی خیاط

 

مقدسها همه کارشان خوب است فقط باید منیت خود را با خدا عوض کنند. رجبعلی خیاط

 

اغلب مردم اظهار میدارند که ما امام زمان را از خودمان بیشتر دوست داری،حال که اینطور نیست زیرا اگر او را بیشتر از خود دوست داشته باشم،باید برای او کار کنیم،نه برای خود رجبعلی خیاط

 

اگر چشم برای خدا کند می شود(عین اللّه) و اگر گوش برای خدا کار کند می شود(اذن اللّه) و اگر دست برای خدا کار کند می شود(ید اللّه) تا می رسد به قلب انسان که جای خداست. رجبعلی خیاط

 

همه خودهای انسان از خودپرستی است.تا خداپرست نشوی به جایی نمی رسی. رجبعلی خیاط

 

فرهاد هر کلنگی که می زد به یاد شیرین و به عشق او بود.هر کاری انجام می دهی تا پایان کار،باید همین حال را داشته باشی.همه فکر و ذکرت باید خدا باشد،نه خود... رجبعلی خیاط

 

از کلمه (ما) بگذرید،آن جا که در کارها کلمه(من) و (ما) حکومت می کند،شرک است. رجبعلی خیاط

 

وقتی خدا را شناختی،هر چه می کنی باید خالصانه و عاشقانه باشد.حتی کمال خود را هم در نظر نگیر.نفس بسیار زیرک و پیچیده است و دست بردار نیست.به هر نحو شده میخواهد خود را وادار کند. رجبعلی خیاط

 

در هر نفس کشیدن،امتحانی است.ببین با انگیزه رحمانی آغاز می شود یا با انگیزه شیطانی آمیخته می گردد. رجبعلی خیاط

.

.

.

برای خواندن به ادامهم طلب بروید



ادامه مطلب ...

 

عبدالله بن حسن بن علي بن ابيطالب
«عبدالله» کودک چند ساله امام مجتبی(علیه السلام) است. مادر عبدالله دختر «شلیل بن عبدالله بجلّی» بوده است. (1)
شیخ مفید چنین نقل می‌کند: پس از آن که «مالک بن نسر کندی» با شمشیرش به سر مبارک امام حسین(علیه السلام) زد، امام پارچه‌ای درخواست فرمود و با آن سر مبارکش را محکم بست و عمامه‌ای بر کلاه خود بست. شمر و دیگران هم به جایگاه خود بازگشتند. زمانی گذشت تا امام بار دیگر به میدان بازگشت و آنها هم بازگشتند و آن حضرت را محاصره کردند.
عبدالله پسر امام مجتبی(علیه السلام) هنوز به حد بلوغ نرسیده بود و در خیمه‌گاه با زنان به سر می‌برد. هنگامی که متوجه حمله دشمن به جانب امام شد، از خیمه‌گاه بیرون دوید. او سراسیمه و شتابان رو به جانب امام حسین(علیه السلام) رفت و در کنار عمویش ایستاد. حضرت زینب (علیهاالسلام) او را دنبال کرد و به او رسیده بود. او تلاش کرد که آن کودک را نگه دارد. امام حسین(علیه السلام) به خواهرش فرمود: «احبسیه یا اخیه؛ ای خواهرم! او را نگهدارید.» آن کودک از این که بازداشته شود، سخت امتناع می‌ورزید. او به عمه‌اش گفت: «والله لا افارق عمّی(2)؛ سوگند به خدا، از عمویم جدا نمی‌شوم.»
نحوه شهادت عبدالله بن الحسن(علیه السلام)
ناگاه «ابجر بن کعب» شمشیر خود را به سوی امام پایین آورد. عبدالله فریاد زد: «ای پسر زن ناپاک! وای بر تو! آیا می‌خواهی عمویم را بکشی؟» بَحر قصد ضربه زدن به امام را داشت.ناگاه عبدالله دستش را پیش آورد تا ضربه را از امام دور سازد. ولی دست مبارکش تا پوست قطع شد و دست آویزان گشت.
کودک فریادش بلند شد: «یا امتاه؛ ای مادرم!» حسین(علیه السلام) او را در بر گرفت و به سینه چسبایند و فرمود: «ای فرزند برادرم! بر آنچه به تو رسیده صبر کن و آن را به حساب خیر بگذار؛ چرا که خداوندا تو را به پدران صالحت ملحق خواهد کرد.»(3)
امام دست خود را به آسمان بلند کرد: «پروردگارا! قطرات باران را از اینها دریغ بدار و برکات زمینت را از اینها باز دار؛ پروردگارا! پس اگر تا هنگام (مرگ) آنها را مهلت داده و بهره‌مند می‌سازی، بین آنها تفرقه بینداز و هر کدام را به راهی جداگانه بدار؛ و سردمداران را هرگز از اینها راضی مدار؛ چرا که اینها ما را دعوت کردند تا که یاریمان کنند، سپس بر ما دشمنی کردند و ما را کشتند.» (4)
ابوالفرج گوید: در نهایت عبدالله به دست «حرملة بن الکاهل الاسدی» به شهادت رسید.(5) در زیارت ناحیه مقدسه آمده: «السلام علی عبدالله بن الحسن بن علی الزکی» و سپس بر قاتل او به نام «حرملة بن کاهل الاسدی» نفرین شده است. (6)

یوسف زهرا! زشما پُر شدم                   تا که اسیر تو شدم حُر شدم
از دل دشمن به سویت پر زدم                 آمدم و حلقه براین در زدم
آمده ام تا که قبولم کنی                        خاک ره آل رسولم کنی
حرّ پشیمان تو ام یا حسین                     دست به دامان تو ام یا حسین
یک نگه افکن همه هستم بگیر              ای پسر فاطمه دستم بگیر
روز نخستین به تو دل باختم                    در دل من بودی و نشناختم
دست نیاز من و دامان تو                          کوه گناه من و غفران تو
ناله ی العفو بُوَد بر لبم                            تا صف محشر خجل از زینبم
روی علی اکبر تو دیدنی است                دست علمدار تو بوسیدنی است
مهر تو کُلّ آبروی من است                     هستی من خون گلوی من است
چه می شود کشته ی راهت شوم؟       خاک قدم های سپاهت شوم؟
حرّ ریاحی به درت آمده                            فطرس بی بال و پرت آمده
با نگه خویش کمالم بده                           وز کرم خود پر و بالم بده
بال من از تیغه ی شمشیرهاست            سینه ی تنگم سپر تیرهاست
مقتل خون، اوج کمال من است                تیر محبت پر و بال من است
بال بده، فطرس دیگر شوم                      طوطی گهواره ی اصغر شوم

مجموعه ۱۰ متن زیبا و شعر رباعی درباره حضرت علی اصغر و ماه محرم…

.

.

.

برای خواندن به ادامه مطلب بروید 



ادامه مطلب ...

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ

راه میانبر رسیدن به خدا ، باز کردن گِرِهی از گرهای مردم است
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَ و آدرس dineziba.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 636
بازدید کل : 66941
تعداد مطالب : 52
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1